شاید این تقسیم بندی دقیق نباشد اما به هر حال میتواند قابل تأمل باشد. ما در جامعهی خود با چهار دسته از افراد رو به رو هستیم:
1. تودهها یا همان عوام که ویژگی اصلی آنها محرومیت است. حال این محرومیت می تواند اقتصادی باشد یا فرهنگی و یا حتی محرومیت از اطلاعات. این عده به سختی مطالبات سیاسی خود را مطرح میکنند مگر این که مطالبهای صنفی کاتالیزگر آن گردد. کلاه خود را محکم گرفتهاند تا از طوفانهای زندگی در امان باشند. آرمان طلبی را تقبیح میکنند و روشنفکران را گنده دماغ میدانند. حاکمان را دروغگو و رسانههای بیگانه را افشاگر میدانند. با این وجود سهم عمدهای در گرم کردن کورهی انتخابات دارند چرا که تأثیر پذیرترین افراد از رسانهها هستند. در غیاب نهادهای مدنی آنها را بادی کافی است تا سمت و سویی متفاوت بگیرند. همین که تعطیلات آخر هفته را به تفریح بپردازند و جمعه شبی باشد، مرز عراق نیز بسته نباشد، در امر حجاب و استفادهی تفننی از ماهواره هم از آزادی حداقلی برخوردار باشند و تورم معقولی را تحمل کنند راضی هستند. خوراک خوبی برای مد هستند و نهایت استفادهای که از کامپیوتر دارند تماشای فیلم یا Game خواهد بود. به ندرت فکر میکنند و یا اصلاً فرصت فکر کردن ندارند.
2. آرمانگرایان که ویژگی اصلی آنها تحول خواهی و عدم رضایت به شرایط موجود است. اکثراً جوان و دانشجو، صبر و تحمل آنها کم میباشد و اهداف دراز مدت را هم چون سراب می دانند. انتظار دارند دو به اضافهی دو برابر چهار شود. اگر چه به اندازهی تودهها تأثیرپذیر نیستند اما از عمل گرایی آنها بسیار سوء استفاده میشود. بابت مطالبات سیاسی بیشترین هزینه را متحمل میشوند و حتی از بذل جان خود دریغ نمیکنند. متهم به خامی میباشند و نسبت به واژهی مصلحت آلرژی دارند. زندانی سیاسی بودن نشان لیاقت آنها محسوب میشود. شاید در ابتدا مجذوب روشنفکران گردند اما پس از مدتی رأی به عبور از آنان میدهند.
3. حاکمان که ویژگی اصلی آنها شهوت قدرت است. برای رسیدن به قدرت حاضر به پرداخت هر هزینهای خواهند بود و پس از وصال جدایی از آن را ناممکن میدانند؛ چرا که هیچ شخصی را لایقتر از خود برای پایمال نشدن ارث پدریشان نمیاونند. البته همواره این سؤال در مورد آنها مطرح هست که آیا ایشان قدرت را بیشتر دوست دارند یا ثروت را؟ چنان چه به سلاح دین مجهز باشند در توجیه تشنگی خود جهت خدمت، عوام فریبی و فرار از پاسخ گویی زبدهتر خواهند بود. دروغ و ریاکاری سکوی پرتاب آنها میباشد. خود را معصوم از اشتباه دانسته و اگر روزی خدایی نکرده به اشتباهات گذشتهی خود اعتراف کنند در پی تثبیت موقعیت فعلی خود هستند.
4. روشنفکران که ویژگی اصلی آنها انتقاد است. اکثراً محافظه کار، مسن و ناتوان از برقراری ارتباط با تودهها میباشند. نالان از تندروی آرمانگرایان، عدم همراهی تودهها و استبداد حکومتیان خود را به در و دیوار میزنند. معمولاً به اندازی کافی فرصت مطالعه داشته و در مقابل از مشکلات معیشتی محروم هستند. افسوس در مورد فرصتهای از دست رفته بیماری مزمن آنهاست. عدهی قلیلی از آنها طعم زندان را چشیدهاند. گاه با شهوت قدرت تحریک شده و هدف از خلقت خود؛ یعنی آگاهی بخشی به تودهها را فراموش میکنند و گاه در غیاب تودههای فرمانبر به عملگرایی آرمانگرایان دل میبندد اگر چه مدت زمان این گاهها، گاه به اندازهی چشم بر هم زدن نگاری است.